سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اسامی سنتی سالهای شمسی

ملل گوناگون، عقاید و باورهای متفاوتی درباره پیدایش سال شمار موچه و حیوانات آندارند که تحلیل و بررسی آنها ما را به زوایای جدیدی از شناخت این شیوه گاهشماریرهنمون خواهد بود.

ایرانیان بر این باورند که حیوانات دوازده‌گانه این دوره،متصدیان حمل زمین‌اند و بصورت ضمنی بر این نکته اشاره دارند که این وظیفه از بدوخلفت بر عهده آنها موکول بوده است. این باور ایرانی از عقاید دیرینه‌ای نشأت گرفتهاست که زمین را بصورت سطح صافی تصور می‌کرده‌اند که بر روی حیوانات مختلف (لاک‌پشت،گاو، ماهی و ...) قرار دارد.

نمود این باور قدما را در توجیه علّت زمین‌لرزهمی‌توان مشاهده کرد. ایرانیان بر این عقیده بوده‌اند که زمین بر روی شاخ گاوی قراردارد. هرگاه گاو برای رفع خستگی زمین را از شاخی به شاخ دیگرش منتقل می‌کرد،زلزله‌ای به وقوع می‌پیوست؛ و یا عقیده مردم ژاپن که «از قدیم باور داشته‌اند ماهیبزرگ «نامازو» که زمین بر پشت اوست، با تکان دادن دمش زمین‌لرزه بار می‌آورد ...»

عقیده چینی‌ها و ژاپنی‌ها در مورد نحوه پیدایش سالشمار حیوانی. مشابه است. زیرا این تقویم در روزگار باستان از چین به ژاپن رفته است. دکتر هاشم رجب‌زاده دراین باره می‌نویسد:

«بنابر افسانه‌ها[ی ژاپنی] چون خدایان 12 حیوان داوطلبخواستند تا از سوی آنها جهان آدمیزادگان را زیر نظر بگیرند، موش پیش از همه جانوراننزد خدایان رفت و آمادگی خود را نشان داد ...».

در باور مردمان خاور دور،حیوانات این دوره ناظران جهان آدمیان‌اند.

در باب عقیده ترکان قدیم دربارهپیدایش سالشمار حیوانی. محمود کاشغری در «لغات‌الترک» خود (تألیف 466 ه‍ .ق) اطلاعات ذیقیمتی را بدست داده، داستان جالب توجهی را نقل می‌نماید:


«
یکی ازخاقانهای ترک می‌خواهد که تاریخ وقوع جنگی را بداند، ممکن نمی‌شود. از اینروی باملتش مشورت می‌کند و در انجمن اعلام می‌دارد که همانطور که ما درباره تاریخ وقوعاین جنگ دچار سردرگمی شدیم. آیندگان نیز سردرگم خواهند شد. بنابراین ما اکنون بهتعداد دوازده (ماه و) برج آسمان دوازده سال را نامگذاری می‌کنیم، تا شمارشهایمان رااز گذر این سالها بفهمیم. این در میانمان یادگاری باشد. فراموش نشدنی، ملّت همپیشنهاد خاقان را تأیید می‌کند.
خاقان به این مناسبت به شکار می‌رود و فرمانمی‌دهد که حیوانات را به سوی رود «ایلا» برانند. این یک رودخانه بزرگ است. مردمحیوانات را به تنگنا انداخته به سوی رودخانه می‌رانند. بعضی از این حویانات را شکارمی‌کنند و تعدادی از آنها خود را به اب می‌زنند. دوازده حیوان از آن میان از آبمی‌گذرند. نام هر یک از این حیوانات به سالی داده می‌شود. نخستین این حیواناتسیچغان (موش) بوده ... نام نخستین سال «سیچعان ییلی» (سال موش) گذاشته می‌شود. بعدنام حیواناتی که یکی بعد از دیگری از اب گذشته بودند به ترتیب به سالها دادهمی‌شود: «اود ییلی» (سال گاو) و ...»
مواردی در این داستان به چشم می‌خورد کهمحتاج تحقیق و تتبع بیشتری است. نخست اینکه داستان در زمان خاقانی ترک به وقوعپیوسته است. لیکن قدیمی‌ترین خاقان ترک مذکور در تاریخ «بومین خاقان» (وفات 3-552میلادی) می‌باشد. امّا پیش از این تاریخ نیز سالشمار موچه وسیعاً مورد استفاده قرارمی‌گرفته است، بنابراین سکوت علم تاریخ درباره خاقانات ماقبل «بومین خاقان» هرگونهتوضیح بیشتر در این زمینه را ناممکن ساخته است.

نکته دیگر آنکه داستان به شکارحیوانات توسط خاقان در معیت عموم مردم اشاره دارد، کاشغری از نوعی شیوه شکار جمعیکه در میان ترکان آن روزگار (قرن 5 ه‍) رواج داشته با عنوان «سیغیر» نام برده، درذیل این ماده می‌نویسد:
«
سیغیر: نوعی از شکار شاهان با رعایا و آن ‌چنان است کهشاه مردم را در بیشه‌ها و بیابانها پراکنده می‌سازد تا وحوش را گرد آورند و به سویاو برانند و او می‌ایستد و پیش روی خود تیر می‌اندازد، بی‌آنکه در طلب شکار رنجبرده باشد
مارکوپولو، سیاح مشهور اروپایی نیز در سفرنامه خود وجود چنین شیوهشکاری رادر میان مغولها گزارش کرده است. در داستان «بوغاچ بگ» از حماسه «قورقوتآتا» نیز که یکی از قدیمی‌ترین متون زبان ترکمنی‌ست، چنین شکاری به تصویر کشیده شدهاست.

و امّا نکته آخر این است که وقایع داستان در حوالی رود «ایلا» اتفاق افتادهاست. «ایلا» یکی از رودهای «هفت آب» یا «جیته سو» است که در جنوب قزاقستان کنونیجریان داشته و از شمال شرقی «آلماتی» پایتخت این کشور گذشته به دریاچه «بالخاش» می‌ریزد. نام کنونی آن رود «ایلی» است. کاشغری در ذیل ماده «ایلا» می‌نویسد:

«ایلا: نام رودی است و بر دو کرانه آن دو قبیله نرک یعنی یغما و تخسیو طائفه‌ای از چگل فرود آیند و سکنی گیرند ...»
کاشغری از سال دوّم دور موچه بانام «اود ییلی» یاد کرده و ذر جایی دیگر این واژه را لغتی ویژه قبیله چگل دانستهاست. بنابراین از مجموع این قضایا می‌توان چنین احتمال داد که کاشغری داستان مزبوررا از زبان قبایل وادی «ایلا» و احتمالاً «چگلی» استماع و ضبط کرده است.

قدرمسلم محمود کاشغری این روایت مردمی را از زبان ترکان شنیده و لذا نمی‌توان بهاظهارات او مبنی بر اینکه مبتکر این تقویم حاقان ترکان بوده استناد نمود. در هرصورت نفس داستان ممکن است بازتابی از یک واقعه تاریخی باشد که در زیر غبار هزارانسال مدفون شده است.

ترکمنها روایت پند‌آمیزی در مورد پیدایش سالشمار حیوانیدارند. روزی تمامی حیوانات به پیشواز سال جدید می‌روند. شتر که به قد و بالای خودمغرور شده بود گفت: «حتماً پیش از همه سال جدید را خواهم دید.» امّا موش کوچک بازرنگی تمام روی سر شتر جهیده و پیش از همه، سال جدید را می بیند. شتر که مات ومبهوت مانده بود، از تمامی دوازده حیوان دوره که موفق به مشاهده سال جدید شده بودندعقب می‌ماند وبدین ترتیب غرور شتر باعث می شود که جایی در دوره موچه نداشته باشد. این روایت به مدد مایه اخلاقی و پندآمیز آن که نهی از غرور است، در میان ترکمنهانسل اندر نسل نقل شده و بصورت ضرب‌آلمثل درآمده است: «دویه بوینونا بویسانیپ ییلدانکور قالیپدیر!» یعنی (شتر به علّت مباهات به گردنش از مشاهده سال جدید محروم ماندهاست.)


بردی‌نظر خدای‌نظرف، شاعر خوش‌قریحه و نامدار ترکمن بر پایه این روایتشعری زیبا سروده است:
حیوان‌لار ایچینده کیم بولسا اولی


گفتند هر کس در میانحیوانات بزرگترباشد

ییل باشی بولمالی دییلیپدیر ولی
باید «ییل‌باشی» (سالاوّل) شود
باردیغین بیلدیریپ سیغیر مولاپدیر
گاو برای ابراز وجود ماماکرد
یونه ایّام اونونگ شاخینا چیقان
اما موش که فرز و چالاک بر شاخاو
سیچان سیپینجیراپ مورتون تاولاپدیر
پریده بود، سبیلش را تاب داد
ایلایچینده گزیپ یورن گوررونگ بو
روایتی است که در میان مردم نقلمی‌شود
بیله‌موق بو واقا هاچان بولوپدیر؟
نمی‌دانم این واقعه کی اتفاقافتاده؟
یونه غرض حیله بیلن آل بیلن
ولی به هر حال با مکر و حیله
ییل باشییسرجه سیچان بولوپدیر.
موش بدترکیب «ییل باشی» شده است.
ترکمنها سال موش راکه اولین سال هر دوره می‌باشد «ییل باشی» می‌نامند که به معنای سال آغازین یا مبدأاست، در روایت منظوم فوق «گاو» پس از «موش» سال جدید را مشاهده کرده و لذا مقامدوّم را در دوره سالشمارحیوانی احراز می‌نماید.






تاریخ : چهارشنبه 91/12/23 | 1:28 عصر | نویسنده : غلامعباس شیرانی | نظرات ()
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.